بسم الله الرحمن الرحیم
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ ﴿لقمان: ٦﴾
در یادداشت قبل اثبات شد که کلمه (یود، ه، واو، ه یا یهوه) فارغ از هر نوع مدل علامتگذاری و اعراب به معنای "او حی است" می باشد. ریشه 100% توراتی دارد و آیات قرآنی که با ریشه آن مرتبط بود، لیست گردید تا کورترین چشمان با نور قرآن و اسماء الله روشن گردند، اما حیف که انسان مستکبر و اهل مجادله است. اما بعد...
برادران و خواهران گرامی، فرق است بین کسی که بگوید یهود و نصاری چون شیعه و سنی، آیات الله را مخفی میکنند و در ترجمه دست میبرند، و آن کس که اصرار دارد که تنزیل تورات رب العالمین، "قابل جعل" بوده و نونوشته دارد! این آخری ادعای بزرگی است. نویسنده یادداشتهای ایرانشناسی بدون دروغ، ناصر پورپیرار، مدعی نامحفوظ ماندن تورات است، از نظر او "یدالله مغلوله " است و یهود دست بالاتری بر غیب داشته وگرنه تورات جعل نمیشد! بلکه بالاتر! نویسنده یادداشتهای اسلام و شمشیر، ناصرپورپیرار، تا جائی پیش رفته که باقیمانده کتب پنجگانه تورات را، مجموعه ای از "سبک سریها و نابسامانیها" توصیف کرده (مدخلی بر ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب، ۱۶۷) که در آن یعقوب با رب خود روی تشک کشتی رفته است!!..سبحان الله عما تشرکون!.... اسحاق با تقلب خاخام ها به جای اسماعیل به مذبح برده شده! و رب خاخام ساخته ای به نام یهوه "دماغش را بوی پیه سوخته خوش می آید" (اسلام و شمشیر 19)...عجبا و استغفرالله!
ناصرپورپیرار قطعا حکم قابل جعل بودن تورات را صادر کرده است و بدین ترتیب همه کسانی را که به آیه "والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک" ایمان آوردند را جمعی مامور کنیسه و کلیسا می شمارد و آنها را به "دست نوشته های" خودش به نام یادداشتهای اسلام وشمشیر حواله میدهد. آقای ناصرپورپیرار، میخواهید با تاسیس یک فرقه جدید و دست نوشته های جدید، به مبارزه با فرق اسلامی بروید!!؟؟ بد نیست هر از چندگاهی در آیینه نیم نگاهی هم به "خودتان" بیندازید!
بدینوسیله، تصمیم دارم که او و همه خوانندگانش را از این ادعای منکرش، نهی کنم. باشد که کسانیکه الله سبحانه تعالی گمراهی را برایشان مقرر نکرده، از گمراهی رهائی یابند ان شاءالله.
مساله اول: بازی با لغت، ابهام زایی و کلمه "تورات"
تزریقاتی که ناصرپورپیرار در پوششهای خزنده و گام به گام طی سالیان انجام داده است، ظریف هستند، اما ساده و قابل ردیابی. ملاحظه کنید:
" اینک زمان است که سرکردگان هخامنشی نام گرفته از سطور تورات نونوشته، کورش و داریوش و خشایار و اردشیر قلابی را، به اوراق و رواق آن کتاب بازگردانیم."
http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=687
ایران شناسی بدون دروغ290 ، نتیجه 98، کتیبه های هخامنشی
برادران و خواهران مسلمان، کلمات ذیل را اشتباهی بکار نبرید و مراقب آنچه می نویسید باشید تا اینگونه دچار دردسر نشوید:
I. تنزیل تورات Torah: نامی اصیل از طرف الله سبحانه تعالی است که به معنی "دستورالعمل" است. در کتاب لاویان تورات، بخش 10 آیه 11، الله رحمان این کلمه تورات را بکار می برد. تورات تنزیلی مستقل و فقط و فقط شامل پنج بخش است: Genesis, Exodus, Leviticus, Numbers, Deuteronomy
II. تاناخ Tanakh : نامی ابداعی متشکل از (T,N,K) برای کلکسیونی شامل:
i. تورات Torah
ii. کتاب پیامبران Nevi'imکه خودش کتب متعدد دارد.
iii. یا یادداشتها K'thubhimکه این هم کتب متعدد دارد.
III. عهد عتیق Old Testament نامی ابداعی دیگری برای همان تاناخ است با این تفاوت که در تاناخ یا عهد عتیق یهودی و مسیحی، چیدمان کتب بخشهای آخر متفاوتند.
IV. عهد جدید New Testamentنامی ابداعی کلکسیون مختص مسیحیت که شامل 27 کتاب است. هر کتاب بخشهای خودش را دارد.
V. کتاب مقدس Bible، مجموعه عهد عتیق (یا تاناخ) و عهد جدید، همه توام با هم را کتاب مقدس میگویند. کتاب مقدس شامل همه کتب آل اسرائیل و آل عمران است.
آیا حالا متوجه این اشتباه فاحش و استفاده غلط از کلمه " تورات" شدید؟ یا کماکان بر جاهلیت سابقتان اصرار می ورزید؟ تنها بخشی از عواقب این اصرار غلط ناصرپورپیرار در استفاده نادرست از کلمه تورات از قرار ذیل است:
" بنای این بررسی های نو، در موضوع تاریخ کهن شرق میانه، بر پایه ی ستبر و سترگ قتل عام پوریم بالا رفته است که گرچه در اصلی و عمده و عتیق ترین مکتوب موجود، در موضوع تاریخ شرق میانه، یعنی تورات، به وقوع آن اعتراف صریح شده، اما در هیچ نوشته ی تاریخی نشانه و اشاره ای به آن ندیده ایم."
http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=399
ایران شناسی بدون دروغ، 103
" مثلا با نمایش فقط ۷ سطر بالا از ترجمه ترکی کتاب استر، در توراتی مانده از ۱۲۵ سال پیش، توجه دادم که زبان ترکان مطلقا فاقد لغات تمدنی پایه است"
http://www.narya.blogsky.com/1389/12/12/post-36/
تاملی در بنیان تاریخ ایران، کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه
" ...که مرمت کاران ارسالی از دانشگاه های کنیسه ای غرب، مشغول بتونه کاری و آرایش دیگری برای برداشت های توراتی خویش اند و کلاف پوسیده ای را می گشایند تا با نخ بی دوام آن وصله تازه ای بر قبای مندرس جعلیات موجود تکه دوزی کنند. "
http://www.narya.blogsky.com/1389/12/12/post-36/
تاملی در بنیان تاریخ ایران، کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه
ایران شناسی بدون دروغ، 48
دیگر نمیتوان باور نمود که انبوه استفاده غلط از کلمه تورات در یادداشتهای ناصرپورپیرار، حاصل یک سهل انگاری ساده و اشتباه لپی در بکار بردن کلمه "تورات عظیم" است، در حالیکه هر کودک دبستانی در بلاد فرنگ به تفاوت بین تورات با کتب مختلفه عهد عتیق واقف است و هرگز آنها را یک کاسه نمیکند. اما گویی ناصرپورپیرار استاد یک کاسه نمودن همه چیز است! و بر ساز مخالف زدن با قرآن کریم اصرار دارد.
والسلام علی من اتبع الهدی.
دوستانی که در بن بست و خلاء ایدئولوژیک خودتان راه گریزی بغیر از فحاشی پیدا نکرده اید، بدانید که الله بر آنچکه میگویید شاهد است و او برای قضاوت کافیست.
سلامعلیکم
جناب آقای علیرضا
دوست گرامی
این مطلب و یاداشت قبلی را کامل خواندم. بدون ورود به مبحث عظیم "قلم" و مداخل کاغذ و سیر تکاملی بشر در نوشتن و همچنین سایر مباحث بنیاناندیشی، و صرفا با اتکاء بر تاریخ آکادمیک جعلی کنونی و یهود ساخته، موارد زیر به نظرم رسید:
بشر تا قبل از میلاد مسیح بر روی سنگ مینوشته است و از حدود 2000 سال پیش کاغذ توسط چینیان به کار گرفته شد و پس از آن با فاصله بسیار به منطقه ما و سپس به اروپا راه یافت.
پس نتیجهای که از این گرفته میشود این است که در زمان حضرت موسی، تورات را باید بر روی سنگ حک کرده و نوشته باشند. سپس با فاصله متن تورات را از روی این کتیبههای سنگی بر روی پوست و یا کاغذ نوشته باشند.
اکنون شما و من و هر کس دیگری میتواند نسخه سنگنوشته تورات را که از روی آن توراتهای کاغذی کنونی را تولید کردهاند، را از حاخامهای یهود مطالبه کند و این جماعت نیز باید نسخه اوریجینال آنرا ارئه کنند.
چون کتیبههای سنگی از بین نمیروند و برای سالیان دراز باقی میمانند.
شما نمیتوانید با استناد به آیات قرآن بگویید که تورات کنونی تحریف شده نیست. به عنوان نمونه آیه 12 احقاف به تورات موسی اشاره دارد و نه به تورات حاخامهای شیاد یهود.
بهترین راه برای بررسی اصالت و صحت و سقم توراتهای کنونی، فقط و فقط مطالبه نسخه سنگی تورات زمان حضرت موسی است که قطعا و باید درصدی از آن باقی مانده باشد ولی با توجه به شیادی قوم گمراه یهود نسخ اوریجینال را از بین بردند تا در کتاب خدا دست ببرند و آنرا به میل خویش و بر اساس منافعشان تغیی بدهند.
این با توجه به تاریخ ساخته و پرداخته خود یهود، حال اگر ملاک مباحث عقلانی و مستدل بنیاناندیشی باشد که تکلیف تورات یهود کاملا روشن است.
درباره انجیل هم که هر کودکی که قوه ادراکش تکامل یافته باشد میداند که کتاب خدا یکی بوده و با توجه به اکنون 4 جلد شده، پس آنچه امروز به جای مانده، انجیلهای بشر است و نه کلام خدا
به نظرم بهتر است هم من و هم شما و همه کسانیکه شیادیها و کلاشیهای یهود و ایادی آنها، برایشان هویدا شده به تبیین سیاستها و رفتارهای این جماعت رذل و پست بپردازیم.
یکی از بهترین مواردی که میتوان درباره آن نوشت و تحلیل کرد شناسایی گلوگاههای اقتصادی و روشهای آنها در کسب قدرت و ثروت است و با ارائه راهکارهای عملی با این روشها مقابله کنیم.
إنشاءالله
علیکم السلام
جناب آقای نیسی، موضوع یادداشت من در مورد استفاده غلط نویسنده یادداشتهای اسلام و شمشیر از کلمه "تورات" و شستشوی مغزی مخاطبانش بود که انتظار داشتم نظر شما را در آن باره بدانم، که چیزی ننوشتید.
جناب نیسی، اگر تاریخ و گفتمان تاریخی اصالت داشت که دیگر به قرآن کریم نیازی نبود! این شما هستید که باید بین یادداشتهای قلم یا (آکادمیای جعلی و غیرجعلی)، و قرآن کریم یکی را انتخاب کنید.
تورات خودش آیاتی دارد که بر ثابت ماندن خودش تا همیشه صحه گذارده! چرا شما فکر میکنید که الله سبحانه تعالی نمی تواند کتاب تورات را حفظ کند؟؟ ولی قرآن را حفظ فرموده؟ نکند نعاذبالله، الله برای کتب خودش تفاوت قائل است؟ ....الله الصمد.... من اینها را از اثرات پروپاگاندای ناصرپورپیرار می بینم. این خطر بزرگی است که از بیرون من مشاهده میکنم، با آخرتتان بازی نکنید آقای نیسی.
یادداشتهای قلم همگی زیر سئوال اند، ناصرپورپیرار همه کس و همه چیز را جعلی میداند و تنها کسی که در عالم هستی حرف درست میزند را خودش معرفی میکند..این خودش برای هر کسی که قدری فکر میکند نشانه ای است...یادداشتهای او را ملاک پذیرش کلام الله نکنید که خسر الدنیا و الاخرت میشود.
درست مثل آن است که یک یهودی به من و شما بگوید که تا قرآن دست نوشته رسول را به او نشان ندهیم، او به صحت و سالم ماندن قرآن کریم ایمان نمی آورد!!!! این درست است؟؟
مراقب باشید آقای نیسی، از من در حد همین تذکر بر می آید، مابقی آن با خود شماست.
تشکر.
آقای علیرضا.
شما میتوانید نامه های کاغذی را در دست مجسمه ی امپراتور رومی آگوستوس در دوران پیش از میلاد ببینید که این خود یادداشت های قلم را به باد میدهد.
برای دیدن این مجسمه به یادداشت ۲۰۰ ایرانشناسی مراجعه بفرمایید.
در ضمن دو کامنت را اشتباهی به یادداشت قبلی فرستادم اگر به این بخش منتقل و نصب کنید ممنون میشم.
چند روز پیش ،در حال ترک منطقه،بودم، که از خداوند خواستم بعد از من جانشینی
قرار بدهد تا دشمنی های این شیطان با خداوند را، بیش تر افشا کند.با اینکه انتظار
داشتم خانم یکتا پرست، از وبلاگ معنای توحید، انتخاب بشن ولی خداوند با فضل و
حکمت خود آقای علیرضا را انتخاب نمود.
پیشاپیش تذکر میدم که، من به هیچ وجه با آقای علیرضا نه ارتباط و نه آشنایی
داشته و نه برخورد و رفتارش را تایید میکنم.
از جمع دوستانی مثل عالجنابان نوزاد و یکتاپرست خدا حافظی و بقیه را به دست
خداوند قهار میسپارم .
به آقای علیرضا یه خداقوت گفته و بقیه را برای رفع اشکال در مورد قوم برگزیده ی
بنی اسراییل و تورات عطیم به این وبلاگ دعوت میکنم.
و خداوند را شاکرم که سه ماه تمام برام توان مجاهدت داده و دعایم را شنید و قبول فرمود.
لحمدالله رب العالمین.
ستایش یگانه خدای عالمیان
سلام.البته که فرمان خدای سبحان است که پیامبرانش رااحترام گذاریم وبه صاحبان کتاب که تسلیم خداوندهستندبه نیکی رفتارکنیم.امابرای من عجیب است که توراتی که امروزه دردست است راشمامی گویدکه همان توراتی است که خداوندم نازل فرموده؟؟نمی تواندچنین باشد.زیرامطالب آن چنان بچگانه است که به راحتی می شودآن راردکرد.مثلا جایی خواندم که خداوندباپیامبرش کشتی گرفت وبعداظهارگرسنگی کردوبعدکبابی خوردوپاهایش رادادبشویند؟؟؟؟؟یعنی چی؟درقرآن خداوندم فرموده که نه دیده می شودونه فرزندی داردوالاآخر.بنابراین منظورشماچیست؟لطفابدون پرده سخن بگید؟دفاع ازیهودیت یاکتاب خدا؟که درموردکتاب خدامن باچندتاکشش صحبت کردم معتقدهستندکه کتاب اصل ازدسترس مردم دوراست.حال نمی دانم تاچه حدصحت دارد.ومعتقدم که قرآن کریم کامل کننده کتب پیشین است وتمام نیازهدایت بشردرآن گرددآمده کامل وجامع.بنابراین انسان هرچقدرقرآن بخواندراهش رابازکرده ونیاز به دیگرندارد.درپناه حق باشید.
و علیکم السلام،
آقا یا خانم یکتاپرست، ببینید حتی خود شما معترفید که "جایی خواندید". یعنی اگر از شما سئوال کنم که آیا یک تورات حداقل انگلیسی را مطالعه کرده اید، آنوقت پاسخ شما "خیر" خواهد بود! چرا که در آنصورت میدانستید که اولا یعقوب با "فرشته ای" کشتی گرفته -لبته به قول شما!!-است ، نه با الله خالق آسمانها و زمین! دوم آنکه حال اگر همین ترجمه را به یک فرد عادی کلیمی که تورات خوان است نشان دهید، پاسخ میشنوید که اصل کلمه آن کشتی نیست و "جهاد" است !! و در زبان عبری به آن "جهد" گفته می شود، نه کشتی کج!
متاسفم که اکثرا از اظهار نظر در مورد اصل این یادداشت که استفاده غلط انداز ناصرپورپیرار از کلمه تورات است، طفره میروند و سعی در توجیه آن بر اساس پیش فرض ذهنی "کشتی" گرفتن دارند!! این گناه بزرگی است تالله.
سلام خیلی ممنون از ریزبینی هاتون یه سوال داشتم انم اینکه می شه نحوه تدفین و کفن و دفن رو در یهودی به فارسی بنویسید آخه واسم خیلی جالبه.
با سلام، آقای مجید من در این مورد چیز زیادی نمی دانم، اما این را میدانم که سوم و هفتم و چهلم سنت یهودیت است و امروز شیعه از یهود تقلید میکند.
سلام
دو سؤال :
اول اینکه زبان اصلى تورات اکنون شناخته شده و رایج است یا نه؟ و درصورت رایج بودنش راه تعلیم و تدریسش .
دوم اینکه بر اساس این نوشته هاى شما متوجه مى شویم چیزی به نام انجیل وجود نداشته و ندارد!
پس انجیل از نظر شما چیست و کجاست؟
اما نظر خودم این است که قرآن همان تورات است و همان انجیل.
در این کتاب آنچنان اهل کتاب مورد خطاب واقع شده و از احکام و قوانین صادرشده بر آنان شرح و بسط آمده که هر انسان متوجه میشود که این کتاب گویا نه برای جزیره ی عرب که برای اهل کتاب نازل شده تا حیرتهایشان را رفع کند.
وقتی عیسی آمد خداوند او را تورات و انجیل آموزاند درحالیکه بر اساس وقایع تاریخی می بایست تورات وجود داشته و آموزاندن عیسی چندان ضرورت و اهمیتی نداشت!
ولی متوجه می شویم با صراحت قرآنی او می آید درحالیکه تورات را آموخته و می آموزاند.
چرا؟
چون تورات توسط حاخامان یا مردان مقدس مآب مخفی یا شاید به زبان مبهم تعلیم شده بود بگونه ای که عیسی می بایست آن ابهامات را رفع میکرد.
و محمد نیز آمد و به همراهش تورات و انجیل.
قرآن درحقیقت جمع فرامین الهی موجود در تورات و انجیل + رفع بعضی از سختیها و احکام شدیدی که بر ملت سابق واجب شده بود.
پس وقتی الله تعالی عیسی را چنین معرفی فرمود:
وَقَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ
(( مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ ))
وَآتَیْنَاهُ الإِنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ
وَمُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ ( 46 )
و محمد نیز:
یَابَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ
وَأَوْفُواْ بِعَهْدِیَ أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیّایَ فَارْهَبُونِ *
وَآمِنُواْ بِمَآ أَنزَلْتُ ((مُصَدّقاً لّمَا مَعَکُمْ ))
وَلاَ تَکُونُوَاْ أَوّلَ کَافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَإِیّایَ فَاتّقُونِ
این تصدیق عسى و محمد بر تورات در حقیقت نزول کامل کتاب و آموختن تورات از طرف الله تعالى به این دو رسول است و الا چگونه فردی می تواند امری را تصدیق کند و در عین حال بر آن بی اطلاع باشد!؟
بر این اساس
یقین دارم کتب موسی و عیسی و ابراهیم و و زبور داود در همین قرآن مقدسیست که داریم و خداوند با حفظ قرآن درحقیقت تمام کتب مقدس را حفظ فرموده است .
و برای همین آنان را دعوت می فرماید تا ابهامات آنان را بواسطه ی همین قرآن رفع فرماید.
زیرا این کتاب درحقیقت در آن نسخه های هدایت و نوری از تورات و انجیل و صحف و زبوریست که مجموع و قرآن شده است .
با سلام،
سرکار خانم امه الله، اصلا صحبتی از انجیل نشد، نمی دانم شما بر پایه چه قرینه ای این را نتیجه گرفتید؟؟
قدیمی ترین تورات به زبان پالئو عبری نوشته شده است که حروف حالت تصویری دارد و در مستندی دیدم که امروزه گروهی در نابلوس هنوز کتبشان آنگونه است. نام آن گروه سامریون است. همچنین زبان عبری جدید نیز دارد.
فراموش نکنید که عبری جدید، همان نسخه تکامل یافته خط است.
الف / بت / گیمل / دالد / هه / واو / چت / تت / یود / کاف / لامد / مم / نون / سامک / عین/ په / ..... خانم امه الله، این ها بخشی از حروف پالئو عبری است. می بینید که زبانهای امروز( عربی، فارسی) همگی بچه های زبان عبری هستند.
میتوانید با جستجوی Paleo Hebrew سایت های زیادی را بیابید.
اما، اصل یادداشت من در مورد استفاده غلط و اصرار نویسنده یادداشتهای اسلام و شمشیر به ربط دادن تورات به جعل و غیره تاریخی است، که امیدوارم از این به بعد به ایشان بابت این استفاده های نابجا تذکر داده شود.
سلام آقای علیرضا
گفتم شاید بد نباشد شما که با این صراحت به آقای پورپیرار حرف می زنید سری هم به وبلاگ زیر بزنید:
http://a281-r206.blogfa.com
با سلام، ممنونم.
خانم فرشته، برای هستی شناسی و بنیان شناسی علم نمی توان با تقد گفتمان تاریخی به هیچ اصالتی رسید. وبلاگ 206 هم یکی مثل حق و صبر است. برای همین است که هر دو آب در هاونگ میکوبند. طبل آنها، طبل "سمعنا و عصینا" است، چون وقتی به آنها بگویید از کلمه "تورات" غلط استفاده میکنید، پاسخ می شنوید: دلمان میخواهد!
(مورخ معتقد است از زمان خروج قوم از مصر و از صحرای سینا و استقرار آن ها در میان مردم منطقه ، یهودیان پیوسته در تنازع و تضاد با همسایگان خود زیسته اند.که اوج آن در زمان داوود و سلیمان ظهور میکند.
و از آن که هلنسیم تا بودیسم را تواناتر از آن میبینیم که از نفوذ ، یهوه (خداوند) ، دچار هراس شده باشد ، پس این ناهماهنگی را به طور طبیعی باید ناشی از رسوخ ایذایی و خراب کارانه مرسوم یهودیان ، به ویژه در اقتصاد همسایگان بدانیم.)
(تاملی در بنیان تاریخ ایران.کتاب ساسانیان. جلد سوم ص ۲۳۷)
این کافی بود. متشکرم ثبت شد.
باز هم سلام و خسته نباشی به همه دوستان عزیز و حق جو.
علیرضای عزیزتقریبا همه مسلمانان Bible را دو کتاب تورات و انجیل میپندارند و بر اساس آموخته های کودکی تفاوتی بین تورات، تاناخ، عهد عتیق و عهد جدید قائل نیستیم. نوشته شما زیبا بود. اما ای کاش در مورد کتاب های آسمانی و تفاوت های آنها بیشتر مینوشتید تا دوستان بنیان اندیشی که به این وبلاگ مراجعه میکنند سر در گم نباشند و بدانند علت نوشته های شما چیست و چه هدفی را دنبال میکنید.
لازم است تورات واقعی در آینده بسیار نزدیک معرفی شود و پرده های ضخیم حجاب ترجمه که بر دیده ها و گوشهایمان سایه انداخته برداشته شود.
من تا جایی که در توان داشته باشم شما را همراهی خواهم کرد
به امید خدا مفهوم نوی از واژه تورات که در قرآن میشنویم خواهیم فهمید
با سلام
همینطور است. ان شاءالله و تشکر.
گویی خود را نسبت به آیات قرآن که از دورانی به بعد یهود و نصارا را نجس می خواند، غریبه وانمود می کنید. این خداوند است که در قرآن سلیم از بسته بودن دست یهود می گوید، نه خاخام و کشیش!
اگر لحظه ای قبل از نوشتن کامنت فکر میکردید، متوجه میشدید که ادعای قابل جعل بودن قرآن یا تورات، به شیعه و سنی و یهودی و نصرانی بودن ربطی ندارد! نکته ای که شما نگرفته اید این است که:
کتب آسمانی قابل جعل نیستند.
والسلام.
(نصب هر تفسیر و تعیینی بر این نام گذاری قرآنی، از سوی هرکسی، جز گمانه ای بی ارزش و ریشه خواهد بود. )
من واقعا نمی فهمم، شیطان کیه که، اومده و در مورد دریافت نور برای لغات ذکر شده در قرآن ،اظهار نظر میکنه؟؟؟؟؟؟!!!!!
خداوند به هر کس که بخواهد، نورش را درمورد لغاتی که خودش نازل کرده ،کامل میکند، هر چند شیطان انگل را، خوش نیاید.
ننگ باد براین بشریت نمک به حروم ،که نان خدا رو میخورند و به شیطان یعنی دشمن روزی دهنده شون ، اجازه می دهند تا نه تنها روی زمین خدا نفس بکشه ،بلکه حتی مطلب بنویسه و در مورد قرآن اظهار نظر بکنه.
آقای علی رضا به گونه ای نوشته ای که گویی در آن قسمت های تورات تان جعلی صورت نپذیرفته است!
اولا بفرمایید شما تورات کدام زمان را اورجینال!! می دانید تا در موردش بحث شود.
آقای محسن نیازی به بحث با شما نمی بینم. شما که عبری بلد نیستید؟ از کجا پس مدعی بحث در مورد تورات هستید؟؟!!!
سلام. گفته بودید که دفن و کفن تشیع را از آیین یهود گرفته اند. آیا این مطلب در تورات تصدیق شده است، یا کلا آیینی مندرآوردی است؟!
علیکم السلام،
به کتابهای سنت یهودیت مراجعه کنید. شیعه همه چیزش را از آنجا کپی کشی کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«یا چون آن کس که به شهری که بامهایش یکسر فرو ریخته بود عبور کردو گفت:چگونه خداوند این را پس از مرگشان زنده میکند؟
پس خداوند اورا صد سال میراند.آن گاه اورا بر انگیخت و گفت: چقدر درنگ کردی ؟گفت: یک روز یا پاره ای از روز را درنگ کردم . گفت : صد سال درنگ کردی.به خوراک و نوشیدنی خود بنگر که تغییرنکرده است و به دراز گوش خود نگاه کن و هم تو را نشانه ای برای مردم قرار دهیم و به استخوانها بنگر که چگونه آن ها را برداشته و پیوند می دهیم سپس گوشت براش میپوشانیم پس هنگامی که برای او آشکار شد . گفت میدانم که خداوند بر هر چیزی قادر است. ( بقره آیه۲۵۹)»
ناصر پورپیرار( شیطان)
( «باید قاعده را بر این بگذاریم که همانند راسخون در علم و مؤمنین کامل، که سیزده قرن سئوال نکردند، چه طور خورشید خاموش خواهد شد، به خداوند درباره مفاهیم آیات و کلمات قرآن سئوال ندهیمه سرانجام سر از تأویل و تولد عتیق تازه ای بیرون خواهد کرد.»)( اسلام وشمشیر۵۰)
..............................
آیا اون مرد راسخ در علم، بعد از سوال دادن به خداوند، درباره ی چطور زنده شدن مرده ها، سر از تاویل درآورد؟؟؟؟
با وضوح کامل میبینید که، ناصر پورپیرار که همان شیطان است،
در حال لجن پراکنی و مقابله ی تن به تن با اون آیه ی زیبای قرآن عظیم است.
آقای عارف محب الله،
ایشان نظرشان آن است که در مورد کتاب اسلام و شمشیر و اراجیفش کسی سئوال نکند!
و اما درباره واقعه موسوم به پوریم:
۱.آثارسوخته و اجساد به جای مانده از این واقعه که سراسر ایران امروز، را در بر میگیرد نشانه هایی از یک قتال و کشتار است و نه ، ازیک جنگ ومحاربه.
۲.(از آن جا که بشر امروز، با وجود داشتن ماهواره های پیشرفته و موشک های هدایت شونده و ارتش مدرن و کلاسیک از کشتار و انهدام چند تا چریک احمق و وکافر و زبان نفم در شهر کوچک غزه و کوه های لبنان و افغانستان و بیابان های عراق کاملا عاجز است.)
پس برای انجام چنین قتال و کشتاری ((احتمالا یک شبه)درواقعه موسوم به پوریم که تا عمق جنگل های شمال ایران امتداد دارد آن هم در زمان گرز و شمشیر و تیر کمان،)
نیازمند ارتشی مجهز و متشکل از سپاهیان جن وانس و هواپیماهایی است که مسافت یک ماهه را یک شبه طی کند.
که رحمان تنها سلیمان را به عنوان مالک چنین ارتش نیرومندی در طول تاریخ بشری معرفی میکند.
۳.دست نخورده برجای ماندن جواهرات و ثروت های اقوام منهدم شده نشان دهنده بی نیازی و ثروت مندی کامل ارتش مهاجم است .
که رحمان تنها سلیمان را بی نیاز از هر گونه غنیمت وهدیه ای معرفی می کند.
۴.دست نخوردگی این سرمایه ها (اقتصادی نبودن عامل این کشتار را هم نشان میدهد.)
۵.نیرومندی و ثروت مندی مطلق مهاجمان عامل ( ترس از تبعید ) را نیز برای این انجام کشتار منتفی میکند.
۶. که تنها عامل اعتقادی میماند و رحمان تنها سلیمان و ذولقرنین را تهدید کننده همسایگان بر سر مسایل اعتقادی معرفی میکند.
۷.به فرموده رحمان اجنه مشغول ساخت قصر برای سلیمان بعد از مرگ وی بودند ، که اجنه بعد از خورده شدن عصایش توسط موریانه ادامه ی ساخت وساز را نیمه کاره رها میکنند.
که ساخت تخت جمشید هم نیمه کاره رها شده است.
در صورت عدم مرگ حضرت سلیمان ، تخت جمشید بعد از تکمیلش ، میتوانست ، یک قصر برای اطراق تنها چند روزه ی پادشاه ، در مایل ها دورتر از اسراییل ، تبدیل شود.
در تصاویر موجود در تخت جمشید ،میتوانید ، عصای حضرت سلیمان را در دستش ببینید که در حال تکیه به آن، در تخت شاهی نشسته است.
اگر با دقت به کتیبه بیستون نگاه کنید،مردی روحانی با ریش های دراز را میبینید که با اشاره دست به اسیران میگوید که آرامش خود را حفظ کنند و آسیبی به آن ها نخواهد رساند.
در آن سو، پادشاه را میبینید که با پرواز در آسمان ناظر اوضاع است.
اگر به این مرد بال دار با دقت بنگرید، مشاهده میکنید که اولا این بال ها دو پایه ی آهنی دارد و دوم اینکه، حضرت سلیمان یا همان مرد ایستاده درون بال، با دست خودش در حال فرمان دادن به باد، برای حرکت به سمت دل خواه است.
بروید و تمام تصاویر موجود در عراق و ایران را ، که به غلط داریوش هخامشی، آشور نصیر بال دوم ، آشور بانی پال و سارگون دوم ،نامیده اند بررسی کنید،اون وقت، میبینید که، همه اونها یک شخص بیش تر نیست. و اونم کاملا با توصیفات قرآن عطیم، درباره ی حضرت سلیمان منطبق است.
آقای محب الله.
این را در قالب یک وبلاگ می نوشتید و با مجموعه عکسهائی تنظیم میکردید تا بهتر در قالب یک نظریه شکل بندی شود.
(آقای محب الله.
این را در قالب یک وبلاگ می نوشتید و با مجموعه عکسهائی تنظیم میکردید تا بهتر در قالب یک نظریه شکل بندی شود.)
آقای علیرضا
تمام این حضورم در وبلاگ های مختلف و این اشاره های جزئی و خیلی کوتاه ،تنها برای مشخص شدن، مرز دوست از دشمن و انجام ثواب برای خدا بوده است.اگر بخواهم، به خواست خدا، حقایق را کامل افشا کنم،حجم آن اگر خدا بخواهد، چندین برابر بیشتر از یادداشت ها و کتاب ها و مستندات تصویری شیطان (پورپیرار) خواهد بود .
فعلا،صبر جمیل و سیاست زمین بده و زمان بگیر، را اجرا میکنم.سیاستی که حضرت یعقوب و جناب قذافی اسفاده فرمودن و نتیجه گرفتن.
فعلا تنها این رو میگم که آدولف هیتلر تنها یک کابوس و هشدار برای شیاطین و یهودیانی بود که دست خدا را بسته میدانستند.
و بهتر است که آقای زد ایکس و خانم یکتاپرست هم، مثل شما و آقای نوزاد، موضع و جبهه ی خود را صریحا و شجاعانه مشخص کنند:
یا با پروردگارشان و عارف محب الله و یا درکنار شیطان (پورپیرار) و طرفداران جاهل و سطحی اندیشش مثل خانم امه الله .
خداوند نفاق و دو طرفی را دوست ندارد. عارف محب الله هم منافقان را به دربارش راه نخواهد داد.
غرض از، ذکر آدولف هیتلر، این بود که،بر اساس وعده ی پروردگار، قدرت اصلی که تیشه بر ریشه ی شیاطین و یهودیان خواهد زد،به خواست خدا در راه است.
فریبا حاجی زاده
(اگر به خداوند و قدرتش ایمان نداشتم تسلیم شیطان میشدم.)
بنیان اندیشانی همچون من و آقای علیرضا و آقای نوزاد ،که بنیان اندیشی خود را از جد عزیزمان ابراهیم خلیل الله پیروی میکنیم ،به خوبی میدانیم که ، اگر کسی ، احساس ایمانی نسبت به خداوند در قلبش داشته باشد، قبل از همه ،باید ، هنگام استفاده ی نابجا و توهین های این شیطان( پورپیرار) به کتاب تورات و اسما الهی و پیامبرانی همچون داوود و سلیمان و لجن پراکنی های او هنگام فراخوانی به دعا و سوال و دوستی با خداوند و انفاق در راه رحمان،حداقل یک واکنش کوچکی هم که شده ، باید از خود علیه شیطان( پورپیرار) ، نشان دهد.
از کجا معلوم فردا پس فردا ، استاد ارجمند قرآن را نقد نکردند؟ مخصوصا با نوشته های دو پهلویشان در مورد لت ها و چرم نوشته های قرآن.
اوایل سال گذشته ، شیطان مدخلی رو شروع به نوشتن کرد با نام (یادداشت های قلم). در این یادداشت ها شیطان مدعی بود که نوشتن روی کاغذ و اختراع وسیله ای به نام قلم،سابقه ای دورتراز ۳۰۰ سال پیش ندارد. این باعث شد که خیلی ها درباره ی منظور قرآن از کتاب و قلم و قرطاس و.....سوال کنند. شیطان در بخش نطرات وبلاگش نوشت که :منظور قرآن از کتاب اشاره به کتاب نیست بلکه منظور و معنیش فرمان است .
بعد از اون، شیطان وقتی دید که تناقضات یادداشت های قلم با آیات قرآن مشخص میشه و فادر به پاسخگویی درباره ی آیات قلم و مرکب و.....نیست،درست در اواسط این یادداشت های قلم ،سریعا اسلام و شمشیر۵۰ رو نصب کرد و در آن نوشت که قرآن رو یک کتاب آسمانی بدونید و اگه معنی لغاتش رو درک نکردید از خداوند دربارش نپرسید که سر از تاویل درمیاورید .
در واقع یادداشت اسلام و شمشیر۵۰ یک پاورقی بود برای یادداشت های قلم.
بعد از نصب اون یادداشت دیگه کسی درباره تناقضات نوشته های شیطان با لغات قلم و مرکب و قرطاس و کتاب در قرآن چیزی نپرسید. و یادداشت های قلم رو پذیرفت.
چون اگه کسی درباره ی تناقضات نوشته های شیطان با قرآن از خداوند میپرسید، خداوند هم با نور خود نشان میداد که ناصر پورپیرار یک شیطان و دشمن درجه ی خداست.همانطور که به فضل خود و با نورش به من نشان داده است.
وقتی که شما درون یک پارک دنبال بچه ای گم شده می گردید و یک نفر می آید و به شما می گوید که اینجا رو جستجو نکن جز وقت تلف کردن حاصلی نداره.
یعنی چی؟یعنی بچه ای توی این پارک نیست.
به همین ترتیب وقتی به شما بگویند جستجوی خودتو در باب مفاهیم و معانی قرآن متوقف کن که جز ورود به عرصه تاویل حاصلی دیگری نداره .
یعنی چی؟یعنی این آیات معنی و مفهوم ندارن.
چون اگر معنی و مفهوم داشتن در حین جستجو پیدا میشدن .
حاصلی نداره یعنی معنی و مفهوم نداره.
(آن گاه که با فرض دریافتی تازه نیز، اجازه نداریم نو برداشت خود را در جای کلام خدا بنشانیم و قرآن مورد قبول و ویرایش شده خویش را نازل کنیم؟)
اگر این سخن شیطان را مبنی قرار بدهیم.پس شیطان با گفتن محل وقوع طوفان نوح و مشرک شدن یهود و نصاری در زمان پیامبر ،
قرآن را ویرایش کرده است.
چون در جمله ی بالا خودش می گوید که ارائه ی هر دریافت تازه ویراستاری قرآن محسوب میشود.
و محل طوفان نوح نیز جزو دریافت های تازه جا میگرد.
حالا میتونید اوج مکاریه این شیطان را به وضوح ببینید.
iran
دوشنبه 18 مرداد ماه سال 1389 ساعت 1:34 PM
سلام استاد
من با اینکه به تمومه گفته های شما ایمان دارم ولی یه سوالی برام پیش اومد
قبل از حضرت موسی و آمدن تورات چیزی بنام یهودیت وجود نداشته پس قدمت تورات بیشتر از افراد یهودیه یعنی این افراد به توراتی که وجود داشته ایمان آوردن پس چطور ممکنه واقعه ی پوریم که بعد از نازل شدن تورات اتفاق افتاده دوباره وارد تورات شده؟
پاسخ:
آقای ایران. تورات نازل شده بر موسای پیامبر فقط ۵ کتاب اول تورات های کنونی با نام های پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه است که با مرگ موسی به پایان می رسد. ۳۴ کتاب بعد ذیل هایی است که خاخام ها و ربی های یهود به عنوان تاریخ قوم یهود پس از وفات موسی تا ظهور عیسی مسیح بر تورات افزوده اند و هر بخش آن مولفی شناخته شده دارد مانند عزرا، نحمیا، استر،ایوب، اشعیا، ارمیا، حزقیال، دانیال یوشع و غیره. این کتاب ها نازل شده از جانب خداوند نیستند و فقط خاخام های بزرگ حوادث مهم پس از درگذشت موسی را شرح می دهند.
http://www.narya.blogsky.com/Comments.bs?PostID=7&page=2
با سلام
تمام ادعاهای ناصرپورپیرار در مورد "غیرالهی بودن" کتب دیگر پیامبران بعد از موسی کذب محض است! لطفا به قرآن کریم مراجعه کنید تا آیاتی که کتب دیگر پیامبران را تایید کرده بیابید!!
خطاب به پادشان بحرین و لیبی:
امروز ارتش قهار عربستان تابلوهای حاوی شعارهای مشرکانه ی (لبیک یا حسین) در بحرین را سوزاندند.
تبریک و درود بر نطامیان عربستان و بحرین .
به عالیجناب قذافی آن شیر بزرگ صحرا، نیز به خاطر استقامت جانانه در حفظ حکومت مبارک پادشاهی ( جانشینی خداوند) صمیمانه درود میفرستم.و وعده میدم که به خواست رب العامین ،هنگام برپایی حکومت جهانیه پادشاهی و بازسازی دوباره ی معبد حضرت سلیمان آن شیر دوران کهن ، در اورشلیم، از عالیجناب قدافی نیز به خاطر اجرای حکم قتال (کشتار)،به نیکی یاد خواهم کرد.
و دوباره اگر خدا بخواهد از ناتو نیز به خاطر خیانت به عالیجناب قذافی نازنین، انتقام خواهم گرفت تا درس عبرتی باشد بر تمام سود جویان نجس در جهان.
والسلام علی یقاتلون
عارف محب الله
۱۳۹۰/۱/۲۳